سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نگات می کنم - قصه ی گل و تگرگ
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]
نویسنده : .:: 90/6/4:: 11:40 عصر

نشستم جلوتو دارم نگات مبکنم

انگار واست یه غریبه ام

کاش یه غریبه بودم

انگار دشمنتم

ازم فرار می کنی

حرفام واست اعصاب خورد کن شده

دیگه منو نمی خوای

از نگات میخونم


موضوعات یادداشت



 
22855:کل بازدید
7:بازدید امروز
برای دیدن آرشیو مطالب به پائین صفحه مراجعه نمائید
حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم
نگات می کنم - قصه ی گل و تگرگ
لوگوی دوستان
لینک دوستان

اشتراک
بایگانی
یادمان
پاییز 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

Powered by jazireh ◄┤